گزارش ویژه: خاموشی تدریجی یک زبان  

سرکوب سیستماتیک زبان و هویت فرهنگی در بلوچستان

مقدمه  

وقتی «یوسف» هفت‌ساله وارد کلاس اول شد، با لبخند و اشتیاق منتظر یادگیری بود. اما لبخندش خیلی زود از بین رفت، وقتی معلم گفت: «اینجا فقط باید فارسی حرف بزنی. اگه بلوچی صحبت کنی، تنبیه می‌شی.»  

این فقط داستان یوسف نیست. برای بسیاری از کودکان بلوچ در جنوب‌شرقی ایران، نخستین تجربه آموزش رسمی، نه با رشد و توانمندسازی، بلکه با انکار زبان مادری و هویت فرهنگی آغاز می‌شود.  

در این گزارش، روند تدریجی اما هدفمند حذف زبان بلوچی در استان بلوچستان و پیامدهای فرهنگی، روانی و اجتماعی آن را بررسی می‌کنیم.

زبان مادری؛ قربانی خاموش سیاست‌های متمرکز  

با وجود اصل ۱۵ قانون اساسی که اجازه آموزش زبان‌های محلی را در کنار فارسی می‌دهد، هیچ برنامه‌ رسمی آموزشی برای زبان بلوچی در مدارس دولتی ایران وجود ندارد.  

این فقط یک سهل‌انگاری اداری نیست؛ بلکه بخشی از یک سیاست کلی برای یکسان‌سازی فرهنگی‌ست. سیاستی که با حذف تدریجی تنوع زبانی و قومی، به‌ویژه در مناطقی مانند بلوچستان، دنبال می‌شود.

———————-

پیامدهای انسانی: انکار هویت از کودکی  

وقتی کودکان بلوچ وارد مدرسه می‌شوند، مجبور می‌شوند زبانی را کنار بگذارند که با آن فکر کرده‌اند، احساسات‌شان را بیان کرده‌اند و با مادرشان صحبت کرده‌اند.  

کارشناسان آموزشی و روان‌شناسان هشدار می‌دهند که حذف زبان مادری در سال‌های حساس رشد می‌تواند باعث بحران هویت، کاهش عزت‌نفس و فاصله گرفتن کودک از خانواده و جامعه شود.

رویا، مادر دو کودک در زاهدان می‌گوید:  

«بچه‌هام فارسی رو فقط از تلویزیون و مدرسه یاد می‌گیرن. اما وقتی فارسی صحبت می‌کنن، نمی‌تونن احساسات واقعی‌شون رو منتقل کنن. انگار یه دیوار بین ماست.»

————————————–

معلمان و کنشگران فرهنگی زیر فشار  

در نبود سیاست حمایتی، معلمان و کنشگران بلوچ تلاش می‌کنند به‌تنهایی کاری انجام دهند. بعضی از آن‌ها کلاس‌های غیررسمی برگزار می‌کنند یا محتوای آموزشی در فضای مجازی تولید می‌کنند.  

اما این تلاش‌ها اغلب با هشدارهای امنیتی، نبود منابع و بی‌توجهی کامل نهادهای رسمی مواجه می‌شود.

عبدالله، معلم بازنشسته از چابهار، می‌گوید:  

«نه کتابی داریم، نه پشتیبانی. حتی وقتی خواستیم خارج از ساعت رسمی مدرسه، کلاس زبان بلوچی برگزار کنیم، گفتند غیرقانونیه.»

————————————————-

مقاومت فرهنگی: شعله‌ای در تاریکی  

با وجود همه فشارها، جامعه بلوچ دست از تلاش برای حفظ زبان خود برنداشته است. گروه‌های فرهنگی مستقل، خانواده‌ها، شاعران محلی و نسل جدید فعالان رسانه‌ای، در حال مبارزه برای حفظ زبان بلوچی هستند.  

پادکست‌ها، کانال‌های یوتیوب، آموزش‌های خانگی و کمپین‌های آنلاین بخشی از این مقاومت فرهنگی‌اند.

با این حال، تا زمانی‌که زبان بلوچی در نظام آموزشی و رسانه‌های عمومی به رسمیت شناخته نشود، این تلاش‌ها شکننده باقی می‌مانند.

——–

نتیجه‌گیری  

زبان فقط ابزاری برای سخن گفتن نیست؛ زبان، حامل فرهنگ، حافظه تاریخی و شناسنامه‌ی یک ملت است.  

سرکوب زبان بلوچی در ایران، صرفاً محروم کردن مردم از حق صحبت کردن نیست، بلکه تلاش برای حذف آن‌ها از روایت رسمی کشور است.  

زمان آن رسیده که نهادهای دولتی، سازمان‌های حقوق بشری و افکار عمومی جهانی، حق آموزش و بیان به زبان مادری را به رسمیت بشناسند.  

تا وقتی کودکی نتواند زبان مادری‌اش را در مدرسه به زبان بیاورد، عدالت آموزشی معنا نخواهد داشت.

دکمه بازگشت به بالا